چهارشنبه، آبان ۲۳، ۱۳۸۶

مدیران دولتی و خصوصی


چند روز پیش بار دیگر مصاحبه آقای آقاجانی را در وبلاگ تبریز کوه خواندم. به یاد نوشته "به راستی می خواهيم غيردولتی باشيم؟!" نوشته آقای محمدی افتادم. در حالیکه با اغلب نظرات آقای محمدی موافقم اما یک نتیجه گیری در انتهای مطلب برایم تعجب آور بود. ایشان در اشاره به کسانی که مدیران دولتی را بر مدیران موفق ارگان های غیر دولتی ترجیح می دهند چنین می نویسد:

"...استدلال ها به طور معمول این است که " به هرحال کسی باید رییس باشد که بتواند خوب با دولتیان رابطه برقرار کند و خوب بودجه بگیرد " یا " دولتیان چوب لای چرخ اش نگذارند " و یا " نفوذ خوبی در دولت داشته باشد " ... . این به زبان ساده یعنی : در بخش غیر دولتی ، لیاقتی و بضاعتی نیست که بتواند کاری ملی را بر عهده بگیرد ! "

به نظر من مشکلاتی که آن استدلال ها به آن اشاره دارند ارتباطی به وجود لیاقت در بخش خصوصی ندارد. مشکلات مدیریت در بخش دولتی ساختاری است. گوشه هایی از مصاحبه آقای آقاجانی فضای کار مدیران دولتی را بخوبی نشان می دهد:

...مرحوم داودي اين را به آقاي غفوري‌فرد نشان داد و او هم گرفت و نامه‌ را پرت كرد و گفت: آقاي رجايي چند سال است كه شهيد شده، الان آقاي هاشمي رئيس‌جمهوره و من نيز رئيس سازمان تربيت بدني هستم! به اين ترتيب، برخورد ما با وي كمي سرد شد تا اين كه آقاي داودي فوت كردند. اين ماجرا ادامه پيدا كرد تا اين كه من را عزل كردند؛ يعني 29 آذر ماه سال 1369.

... . آقاي هاشمي‌طبا صريحاً گفت: من ارز نمي‌دهم، پول هم نداريم. من هم گفتم: اينجوري كه نمي‌شود،"شما پول خواهيد داد."

...فكر مي‌كنيد از آنچه قول داده بودند يعني 4/3، 300 ميليون تومان، چقدر به من دادند؟ 30 ميليون تومان

... . پس از ديدار با رهبر انقلاب، ايشان [آقای علی آبادی] به دست آقاي مهندس قدمي، بخشنامه كردند؛ هر كسي بخواهد با رئيس سه قوه و رهبر انقلاب ديدار كند، بايد از ما اجازه بگيرد! نامه‌ آن هم هست

...من آقاي x و y را فرستادم انگليس؟ حالا آقاي علي‌آبادي ناراحت باشد. دويست ميليون هزينه داشت؟، ايشان دادند؟ من ضربه‌اش را خوردم، مسابقه‌هاي سال گذشته سنگ‌نوردي آسيا، 38 هزار دلار ارز داشت. ده روز مانده به مسابقه، نامه نوشتند كه ارز به شما نمي‌دهيم، خوب آخه من اين مبلغ را يك دفعه از كجا بياورم؟ تقويم و تصويب كرديد همه چيز را تأييد كرديد دو هفته مانده من نامه نوشتم، بعد مي‌گويند: ارز نمي‌دهيم به مسابقه، خوب شما كه نمي‌دهيد من بايد پشتيباني فراهم كنم، مسابقه‌ها هزينه دارد.

از یک طرف باید توجه داشت فدراسیون های ورزشی در مجموعه دولت قرار دارند حتی اگر مسئولین آنها به طور کامل توسط کوهنوردان انتخاب گردند. (از رئیس جمهور و نمایندگان مجلس که مستقیما توسط مردم انتخاب می شوند دولتی تر داریم؟ )

اما دستگاه عریض و طویل دولت حداقل بودجه و هزینه های مشخصی دارد و کسی از آنها انتظار ندارد بیش از مقدار بودجه تخصیصی هزینه کنند. اما فدراسیون های ورزشی هیچ وقت به اندازه هزینه هایشان بودجه دریافت نمی کنند. در حالیکه بخش خصوصی فقط بعضی رشته های خاص مانند فوتبال و کشتی را حمایت می کند، فدراسیون های دیگر برای تامین هزینه ها چاره ای ندارند مگر اینکه رو به سمت بخش دولتی آورند. و فعالیت در بخش دولتی هم مترادف است با آشنایی به جناح بندی های مختلف سیاسی و غیر سیاسی و به پیش بردن کارها با استفاده از نفوذ و ارتباطات.

خلاصه تا زمانی که بودجه فدراسیون ها کسر ناچیزی از مخارج را پوشش می دهد، تا زمانی که در بین دولتیان منافع جناحی بر منافع ملی چیرگی دارد، و تا زمانی که مدیران دولتی برای مصوبات خودشان هم احترام قائل نیستند فقط کسانی می توانند کاری از پیش ببرند که با قواعد کار کردن در این محیط آشنا باشند. نه مدیران بخش خصوصی که علی القاعده با کار کردن تحت این شرایط بیگانه اند. باید ابتدا فکری به حال این اشکالات ساختاری نمود. حتی در کشورهایی که عزم راسخی برای خصوصی سازی دارند نیز واگذاری به بخش خصوصی به یک باره صورت نمی گیرد.

6 Comments:

At ۵:۰۲ بعدازظهر, آبان ۲۴, ۱۳۸۶, Anonymous ناشناس said...

مقبل رفت

 
At ۷:۳۲ قبل‌ازظهر, آبان ۲۶, ۱۳۸۶, Anonymous ناشناس said...

رامین عزیز سلام منظور من از این که گفته ام "لابد لیاقت و بضاعتی در بخش غیردولتی نیست " ، با توجه به فحوای کلام ، درست عکس این مضمون است ! یعنی باالقوه این لیاقت و بضاعت هست ، اما نمی خواهیم و نمی خواهند که آن را به کار بیاندازیم

 
At ۱:۰۰ قبل‌ازظهر, آبان ۲۷, ۱۳۸۶, Blogger رامين شجاعي said...

سلام عباس جان،
من برداشت دیگری نکردم. اما سوال من این است که لیاقت یعنی چه؟

غیر از این است که با استفاده از امکانات موجود بیشترین بازدهی را داشته باشیم؟ به نظر شما حتی مدیر موفق ترین شرکت خصوصی دنیا با شرایطی که آقای آقاجانی توصیف کرده می تواند در فدراسیون کاری از پیش ببرد؟

 
At ۱۰:۵۹ قبل‌ازظهر, آبان ۲۷, ۱۳۸۶, Anonymous ناشناس said...

www.koohnavardant.ir

 
At ۱۱:۱۶ قبل‌ازظهر, آبان ۲۷, ۱۳۸۶, Anonymous ناشناس said...

فکر میکنم منظور جناب محمدی هم انتقاد ازجایگزینی این رابطه هابه جای ضوابط و وجود این شرایط است. یعنی عمد یا غیر عمد شرایطی به وجود آمده که افراد نه بر اساس لیاقتشان در مدیریت بلکه بر اساس میزان تواناییشان در ایجاد رابطه با اشخاص و نهاد ها و سازمان ها و ارگان ها در یک نظام فربه دولتی انتخاب میشوند.

 
At ۷:۲۱ قبل‌ازظهر, آبان ۲۸, ۱۳۸۶, Blogger رامين شجاعي said...

سلام احسان جان،
در آن صورت موضوع تبدیل می شود به حل اشکالات ساختاری که من با آن کاملا موافقم.

 

ارسال یک نظر

<< Home