سه‌شنبه، شهریور ۳۱، ۱۳۸۸

تقدیم به عباث!


در زندگی آرزوهایی هست که برآوردن آنها تقریبا برایتان محال است. نه اینکه غیر ممکن باشد، اما فاصله آنها با زندگی شما بسیار بعید است.

از سالها پیش زمانی که رمان "داستان جاوید" نوشته اسماعیل فصیح را خواندم آرزو داشتم ای کاش می شد فیلمی از این اثر زیبا ساخته شود؛ داستانی واقعی از مصائبی که بر یک زرتشتی در اواخر دوران قاجار رفته است. کسی که به واسطه اقلیت دینی بودن مصائب مضاعفی را از سر گذرانده است.

آرزوی دیگرم این بود و هست که از این سه قطعه موسیقی رقص یا باله ای ساخته شود. سه قطعه از آلبوم "دریا"، سنتور نوازی فوق العاده اردوان کامکار. نه موسیقی می دانم و نه رقص اما حس می کنم این قطعات ظرفیت زیادی برای اینکار دارند.
گوش کنید.


خاطره


اضطراب



دریا


زمانی که این عکس را گرفتم گمان نمی کردم عناصری از این قطعات زیبای سنتور را بتوانم در آن بیابم.


تورنتو، خرداد 1387

به نظرم عباث! از آن دسته آدم هایی است که به آرزوهایشان رسیده اند. خوشبختانه تعداد آنها کم نیست. اما کسانی که با گشاده دستی بهترین لحظات زندگی شان را با شما به اشتراک گذارند نادرند.

11 Comments:

At ۸:۰۶ بعدازظهر, مهر ۰۳, ۱۳۸۸, Anonymous احسان بشیرگنجی said...

سلام.
آهنگ دریا به دلم نشست. بغضم ترکید.
این روزها فقط دلتنگم. گیجم. دستمبه نوشتن برای کسی که با همه وجوددوستش داشتم نمیره.
باورم نمیشه.

 
At ۷:۲۵ قبل‌ازظهر, مهر ۰۹, ۱۳۸۸, Anonymous ری را said...

به امید آمدن دوباره عباث !!

 
At ۱۱:۱۱ قبل‌ازظهر, مهر ۱۲, ۱۳۸۸, Anonymous ناشناس said...

استاد گرامي رامين عزيز سلام
ابتدا موفقيتتون را در گشايش مسير جديد تبريك مي گم بايد زودتر از اين حرفا اينكارو مي كردم ببخشيد اينروزها بي اندازه بي حوصله ام و تمام تلاشم رو گذاشتم گاهي طنز كوه رو بروز مي كنم اما اين اهمال من نافي ارادت من به شما نيست
گذشته از اين موضوعات خاص خودم قصه عباث هم سر دراز پيدا كردو حوصله مارو تنگت تر اميدوارم اون ديگه به سلامت بر گرده
ارداتمند شما ايام به كام
فرشيد داوودي

 
At ۱:۲۸ بعدازظهر, مهر ۱۳, ۱۳۸۸, Anonymous مهرزاد فرضی said...

یوسف گم گشته باز آید به کنعان!
http://kalahoo.blogfa.com/post-78.aspx

 
At ۱۲:۲۲ بعدازظهر, مهر ۲۱, ۱۳۸۸, Anonymous منصوره گرجی said...

نه تنها مریدان ،شاگردان ودوستان عباث بزرگوار دلتنگند طبیعت هم از دلتنگی به پاییزش رسید آقای جعفری تا زمستان طبیعت نرسده !!!!

 
At ۷:۵۲ قبل‌ازظهر, مهر ۲۲, ۱۳۸۸, Blogger رامين شجاعي said...

سلام فرشید جان،
امیدوارم من رو به بزرگی خودت ببخشی که اینقدر دیر جواب کامنتت رو میدم.
ممنون از تبریکت. و امیدوارم با روحیه بهتری روی طنز کوه کار کنی. ااز اینکه میبینم وبلاگت مرتب به روز میشه واقعا خوشحالم.
---------
سلام به همه دوستان
من هم جدا امیدوارم عباث! به میون ما برگرده. هنوز خیلی جاها بوده که نرفته. خیلی حرفها بوده که نزده...

 
At ۸:۱۱ بعدازظهر, آبان ۰۴, ۱۳۸۸, Anonymous پوريا said...

واي رامين , اگه بدوني دلم برات چقدر تنگ شده ... خيلي
يادت هست آخرين بار در مورد عباث چقدر خوش صهبت كرديم , يادش خوش
راستي وبلاگم رو فيلتر كردن , در اولين فرصت عكس ها و گزارش ها رو يه جايي مي ذارم .
در كل هم خيلي مخلصيم عمو رامين
پوريا. م

 
At ۶:۲۷ قبل‌ازظهر, آبان ۰۵, ۱۳۸۸, Blogger رامين شجاعي said...

سلام پوریا جان
واقعا دل به دل راه داره. چند روزه من هم عجیب به یادت هستم. کلا اون گقتگوی توی راهپیمایی برگشت...
بگذریم. برات ایمیل می فرستم.

نمی دونستم وبلاگ تو هم فیلتر شده. گاه گاهی سر می زدم و میدیدم بروز نشده که حالا علت اون رو می فهمم.
منتظر گزارشت هستم.

به امید دیدار

 
At ۸:۲۷ بعدازظهر, آبان ۰۷, ۱۳۸۸, Anonymous احسان بشیرگنجی said...

رامین عزیز سلام.
درخواستی از شما داشتم و آن اینکه اگر امکاندارد نامه ایکه عباث برایتان درآزادکوه نوشته بود را برایم ارسال کنید.
یکیاز بهترین خاطراتم با عباث صحبت کردندر موردآن نامه بود که برای شما نوشته بود. آن روز را که تمام نامه را از پشت گوشی تلفن برایم خواند و از خاطره ی اشنایی با شما و دیدارهاتان گفت هیچگاه فراموش نخواهم کرد. ممنون خواهم شد برایم ارسال کنید.
ebashirganji@gmail.com
لطفتان را سپاس.
با دوستی .
احسان

 
At ۸:۲۸ بعدازظهر, آبان ۰۷, ۱۳۸۸, Anonymous احسان بشیرگنجی said...

تصحیح آدرس ایمیل :
e.bashirganji@gmail.com

 
At ۷:۱۸ قبل‌ازظهر, آبان ۰۸, ۱۳۸۸, Blogger رامين شجاعي said...

سلام احسان جان،
متاسفانه هنوز نتونستم پیداش کنم. نمی دونم توی کدوم بک آپ نگه داشتم. فردا دوباره می گردم و برات می فرستم.

 

ارسال یک نظر

<< Home